پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)
پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)

احساس وادراک

احساس و ادراک

بنابراین آنچه را احساس می‌نامیم، عبارت است از فعالیت گیرنده‌های حسی ، همچنین فعالیتی که به دنبال فعالیت گیرنده‌های حسی در مسیرهای آورنده ایجاد می‌شود و تا مناطق حسی مربوط در کورتکس پستانداران یا نقاط مشابه دیگر در حیواناتی که کورتکس ندارد ادامه می یابد. ادراک عبارت است از فرایندهای میانجی که احساس مستقیما آنها را راه می‌اندازد. جایی که فرایند میانجی وجود ندارد، جایی که تفکر وجود ندارد، جایی که رفتار به صورت بازتاب انجام می‌گیرد، صحبت از ادراک نخواهد بود. اگر اطلاع حس مستقیما به عضلات یا غدد برود، مثلا نور مردمک را منقبض کند، ترشی بزاق را به ترشح وا دارد اطلاع حسی و پاسخ واسطه وجود داشته باشد.

یعنی تفکر وارد عمل شود، از ادراک صحبت خواهد شد. به عنوان مثال ، اگر پس از عرق کردن پنجره را باز کنیم یا پس از لرزیدن به دنبال لباس گرم برویم ادراک وجود خواهد داشت. در واقع احساس ، یک فرایند یک مرحله‌ای است. بدین ترتیب که اندام حسی تحریک می‌شود و احساس تولید می‌کند ادراک از توالی رویدادها تشکیل می‌شود. بدین ترتیب که با آغاز احساس اولین واکنش حرکتی را نشان می‌دهیم که به اطلاع حسیب اضافه می‌شود و به دنبال آن احتمالا یک سری واکنش‌های اکتشافی نسبتا سر می‌زند که با تشکیل ادراک پایان می پذیرد.

ادراک بینایی و ادراک شنوایی

ادراک بینایی به حرکات پیچیده بینایی ، ادراک لمس به حرکت قسمتی از بدن (دست ، پا ، پوزه . منقار) که وارد عمل می‌شوند، وابسته است. ادراک شنوایی یک صدای بیگانه معمولا مستلزم حرکات سر است (و حرکات گوش‌ها در پستانداران پست) به علاوه ، ادراک شنوایایی اغلب یک رشته محرک را در بر می‌گیرد و این پدیده مخصوصا در ادراک یک نغمه یا یک سخن ، مشخص است. ذایقه یا ادراک چشایی بر حرکت لب‌ها و زبان تکیه می‌کند و بویایی بر تغییرات تنفسی (بالا کشیدن دماغ) به شرط آنکه مواد خیلی آسان تشخیص داده نشوند، استوار است.

خلاصه این که ادراک سری رویدادها را وارد عمل می‌کند. ادراک ، بر عملکرد فرایندهای میانجی مبتنی است که معمولا یا برخی پاسخ‌های مقدماتی ، مثل حرکات دیدن یا لمس کردن همراه هستند. به نظر می‌رسد که ادراک اشیایی که بطور کامل شناخته شده‌اند، بلافاصله حاصل می‌شود. ادراک یعنی آمادگی برای واکنش نشان دادن ، درست مثل شناخت در واقع شناخت به شرایط بستگی دارد و در برخی مواقع واکنش خوب بر هیچ کاری نکردن استوار است. وقتی افتادن برگ از درخت را می‌بینید، وقتی صدای زنگ خانه یا صدای زنگ تلفن را می‌شنوید، وقتی در داخل کیف دستی خود به دنبال کلید می‌گردید و هم زمان با آن بوی سیگار را احساس می‌کنید.

اگر به تهیه آلبوم برگ خشک علاقه‌مند نباشید، اگر بدانید که نباید در را باز کنید یا به تلفن جواب دهید. یا میل به کشیدن سیگار نداشته باشید، این ادراک‌ها در شما واکنشی ایجاد نخواهد کرد. اما اینها رویدادهای واقعی است و در هر یک از این موارد ، ادراک می‌تواند شما را برای انجام دادن تعداد زیادی از واکنش‌های ممکن آماده کند. ادراک پاسخ خاصی به دنبال ندارد. بنابراین ، نمی‌توان آن را یک عمل ناقص به حساب آورد. ادراک تا زمانی که دوام دارد شناخت نامیده می‌شود.

چگونه می‌توان ادراک را از احساس تمیز دارد؟

ادامه مطلب ...

چالشهایی باپیاژه

 

 

 ۱-کم براوردکردن تواناییذهنی کودکان: به نظر می رسد پیاژه تواناییهای نوزادان وکودکان را کم تخمین زده است.

۲- شکست درتشخیص بین توانایی وعملکرد: پیاژه برای نشان دادن تواناییهای شناختی ازنحوه عملکرددرتکالیف شناختی سود می جست.امامسئله مهم این است که بین درک یک مفهوم وانجام موفقیت آمیزتکلیفی که آن مفهوم رامی سنجد تفاوت وجوددارد.

۳-ادعای وجودمراحل کلی (عمومی)رشدی: ازدیدگاه پیاژه هرمرحله جدید رشد شناختی درواقع بیانگریک شیوه تفکراست که دامنه وسیعی ازمسائل رادربرمی گیرداماتنهامیزان کمی ثبات درعملکردافراددرتکالیف مختلفی که ازقرارمعلوم توانائیهای مربوط به هرمرحله را می سنجدوجوددارد.

 

 

مراحل رشدشناختی ازنگاه پیاژه

بدون شک نظریه مراحل رشدشناختی یکی ازگرانبهاترین دستاوردهای این روان شناس سوئیسی درقلمرورشدوتعلیم وتربیت محسوب می شود. دردیدگاه پیاژه همانگونه که رشد بدنی فرد توام بایک سری دگرگونی های منظم ومتوالی است ،رشدروانی فردنیزهمان مراحل ودوره هاراطی می کند.

دوره اول: حسی حرکتی 

به لحاظ سنی 2سال اول حیات کودک مربوط به این دوره است .دراین دوره جهان اطراف برای کودک کاملا نامنظم وآشفته به نظر می آید.کودک ازوجودمستقل خویش غافل است ونمی تواند میان خودوجهان پیرامونش تمایز قائل شود.

 

دوره دوم : پیش عملیاتی

این دوره سن 2 تا 7 سالگی راشامل می شود دراین دوره کودک این توانایی راپیدا می کند که میان اشیا وحواس خودتمایز قایل شود.درنتیجه خود محوری کودک همچنان پابرجاست.

 دوره سوم: عملیات عینی

درفاصله سنی ۷ تا ۱۱  سالگی کودک می تواند به مفهومی اززمان مکان  عدداندیشه درستی و...برسد.دراین دوره کودک کشف می کند دیگران نیز همچون او دارای اعتقادات وعلایق مختلف هستند.

 

دوره چهارم ک عملیات صوری

این دوره از۱۲ سالگی تا سنین بزرگسالی را شامل می شود.دراین دوره تفکر نوجوان ازقلمرو واقعات عینی ومحسوس فاصله گرفته وبه قلمرو انتراعیات وارد می شود.

 

چند نکته درباره مراحل رشد شناختی

۱- مراحل به لحاظ کیفی باهم تفاوت دارند.دریافت کودک ازخود وجهان پیرامونش درمراحل مختلف رشد متفاوت است .

۲- هرمرحله ساخت و عملکرد خاص خودرادارد.

۳- دامنه زمانی تحول شناختی به وضعیت درونی کودکم وشرایط محیط خارج متفاوت است.

۴- پیاژه مراحل را باتوجه به به مفاهیمی همچون مکان ، فضا،زمان ،علیت ، عددو... انجام داده وهمچنین باتوجه به نحوه تخیل وزبان آموزی ، رفتارواخلاق کودک بیان کرده است .

نظریه روانی اجتماعی اریکسون

 

نظریه ی اریکسون :

     برخلاف پیاژه که بر رشد شناختی تأکید دارد , اریکسون بر ابعاد عاطفی و اجتماعی رشد تکیه میکند . شاید بتوان نظریه ی پیاژه در رشد شناختی و نظریه ی اریکسون در رشد عاطفی و اجتماعی را مکمل یکدیگر دانست , زیرا هریک از آن ها یک جنبه ی مهم از ابعاد روان شناسی را مورد دقت و بررسی قرار داده اند . خود اریکسون نیز در یکی از مصاحبه هایش , یافته های خویش را با تحقیقات پیاژه مربوط کرده و گفته است (( گویی آنان یک فرش را از دو سوی مختلف می بافته اند )) . هرچند اریکسون مانند فروید به روش تحلیل روانی تأکید داشته , اما دیدگاه اریکسون با دیدگاه فروید تفاوت های بسیار دارد و نظریه ی تحلیل روانی اریکسون فاصله ی زیادی با مکتب روانکاوی فروید دارد .

پژوهش ها و نوشته های اریکسون , تحلیل روانی را گسترش داد و آن را با زمینه های مهم دیگر مانند مردم شناسی فرهنگی و روانشناسی و رشد کودک و مطالعه تاریخی انسان و ادبیات و هنر در هم آمیخته است . نوشته های اریکسون مانند روانکاوان , همراه با توصیف و تبیین های موردی است که درباره ی کودکان , نوجوانان و بزرگسالانی که دارای مسائل و مشکلات عاطفی و روانی داشتند , صورت گرفته است , اریکسون معتقد است که ((من)) علاوه بر نقش واسطه ای که بین (( نهاد1)) و ((من برتر2)) دارد , دارای یک عملکرد شناختی ارثی است . به این علت اریکسون را از جمله ی ((روانشناسان من ))  به حساب می آورند . به نظر او هر پدیده ی روانی را باید در سایه ی ارتباط متقابل بین عوامل زیستی و معیارهای روانی و اجتماعی , حتی تجربه های شخصی مورد مطالعه قرار داد .

ویژگی های بارز دیگر نظریه ی اریکسون عبارتند از :

-       مطالعه ی رشد انسان در تمام عمر او ؛

-       تمرکز بر انسان سالم ,نه انسان بیمار ؛

-       توجه به اهمیت احساس هویت در انسان ؛

-         کوشش برای آمیختن یافته های تجربی و بالینی با بینش تاریخی و فرهنگی به منظور توجیه بهتر شخصیت انسان .

محور نظریه ی ((رشد من)) در انسان مطابق نظریه ی اریکسون این است که رشد و تکامل هر فرد یک رشته مراحل مشخص و جهان شمول دارد که درتمام افراد بشر موجود است . اصل حاکم بر این جریان  اپی ژنتیک نام دارد ؛ یعنی نخست شخصیت انسان , براساس مراحل از پیش تعیین شده و استعدادهای او رشد

می کند .

ادامه مطلب ...

جمله ...

منتظر باش اما معطل نشو.تحمل کن اما توقف نکن. قاطع باش اما لجباز نباش.صریح باش اما گستاخ نباش.بگو اره اما نگو حتما.بگونه امانگوابد. ...

شادی درجامعه ایران

بررسی شادی در جامعه ایران

مصاحبه روزنامه شرق با با دکتر سعید معید فر
شادى چیست؟ حالتى درونى که هیچ ارتباطى با عوامل بیرونى ندارد یا احساسى که محیط اجتماعى بر آن تاثیر مى گذارد؟ انتخاب هرکدام از دو تعریف فوق از آنجا مهم است که راه هاى متفاوتى براى نیل به شادى و فرحى پیش روى افراد مى گذارد. درونى انگاشتن مطلق شادى با کسب آن از طرق معنوى گره خورده و بر پایدارى و گذرا نبودن این حالت تاکید دارد. با این تعریف، شادى به عنوان سرور و انسان هاى شاد به عنوان انسان هاى سعادتمند تلقى مى شوند. در کتب دینى افرادى که شاد، مسرور و متهیج هستند و بر شادى هاى مقطعى و گذرا دل خوش نمى کنند انسان هاى سعادتمند معرفى شده اند. ابوعلى سینا در کتاب «بهجت و سعادت» بر این اعتقاد است که سعادت، نوع خاصى از لذت است که با دخالت قوه عاقله پدید مى آید.
بنابراین انسان تا به عرصه عقل و کمالات مربوط به آن وارد نشده و در محدوده حس، خیال، وهم و لذایذ آن باقى بماند به سعادت، شادى و شادابى متناسب با آن نمى رسد. به این ترتیب سعادت مراتب مختلفى دارد که شامل شادى روحانى و نشاط و سرور جسمانى است.
مطابق تعابیر دینى جایگاه شادى هاى طبیعى و دنیوى [پایدار] که با لذت هاى محسوس همراهند در زندگى مادى و جایگاه شادى هاى معنوى و اخروى [پایدار] در جنت رضوان الهى است. نکته مهم اینکه در آموزه هاى دینى، ممنوع و مقید شدن برخى از مراتب و اقسام شادى در بعضى حالات، به سبب مزاحمتى که بین آن رتبه با مرتبه بهتر و برترى از شادى و سرور وجود دارد، توصیه شده است. ادیان الهى براى رفع غم و اندوه، شادى هاى مستقل را نهى کرده و آنان را موجب تشدید غم و اندوه دانسته اند. در عین حال اما بر شادى و سرور حقیقى سفارش شده و برخى انواع غم که حسب ذات افراد انسانى، آنان را به سوى مطلوب و محبوب یعنى رضایت و شادى نامحدود و بیکران مى رساند نیز مطلوب دانسته اند.

ادامه مطلب ...