پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)
پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)

عجایب هفت گانه

  .
اهرام مصر ساختن اهرام در سرزمین مصر به فرمان فرعونها از سه هزار سال قبل ازمیلاد مسیح آغاز شد (حدود ۵۰۰۰ سال قبل) وآخرین آنها در سال ۱۸۰۰ قبل ازمیلاد به پایان رسید هر فرعون برای خود هرمی می ساخت تا آرامگاه ابدی او باشد تا به اعتقاد مصریان زمانی که روح به بدن پادشاه برمیگردد بتواند در بدن اوکه مومیایی می شد جای بگیرد وفرعون د وباره بتواند زندگی را ازسر بگیرد وبه همین علت معمولا بدن مومیایی شده فرعون را تابوتی که به شکل صورت او ساخته شده بود قرار می داد ند ودر کنارش مجموعه ای ازلوازم زند گی - خوراک - پوشاک و حتی کشتی اختصاصی اش را دفن می کردند هر هرم طی دهها سال و توسط صد ها هزار برده ساخته می شد. قدیمی ترین هرم مصر در ناحیه ساکارا قرار دارد وبزرگترین و کامل تر ین هرم که جزو عجایب هفتگانه به شمار می رود هرم خئوپس است که که در نزدیکی جیزه قرار دارد این هرم در حد ود ۱۳ جریب زمین مساحت دارد و ارتفاع اصلی آن ۱۴۸ متر بوده که به مرور زمان به ۱۳۸ متر کاهش پید ا کرده است.
باغهای معلق بابل گفنه می شود که این باغها توسط بخت النصر ساخته شد وی بعد از ویران کردن معبد سلیمان در محل بیت المقدس کنونی در سال ۶۰۰ قبل از میلاد این باغهای معاق را برای ملکه خو د که د ختر هوخشتر پادشاه قدرتمند ماد بود بنا کر د این باغ 5 طبقه داشت هر طبقه با ۱۵ متر فاصله بر روی طبقه زیرین ساخته شده بود و در هر طبقه گلها وگیاهان فراوانی را کاشته بودند وشاید از آن جایی که شاخ وبرگ درختان به سمت طبقه های زیرین آویزان می شده آن را باغهای معلق گفته اند البته باید اضافه کرد کشور بابل در منطقه عراق کنونی واقع بود.
مجسمه زئوس مجسمه زئوس در سال ۴۳۵ قبل از میلا د در شهر المپیا ساخته شد شهری که بازیهای المپیک از آنجا آغاز شد این مجسمه که شاهکاری از هنر و دانش بشری بود به نشانه احترام وپرستش زئوس که به اعتقاد یونانیان خدای خدایان بود بر پا شده بود جنس مجسمه از سنگ مرمر خالص بود وبرای تزئئن بخش های گوناگون آن از طلا وعاج استفاده کرده بودند و بلندای آ ن به ۱۳ متر می رسید این شاهکار هنری بر اثر جنگهای گوناگون به کلی از بین رفت.
معبد دیانا این معبد ۵۵۰ قبل از میلا د مسیح در ناحیه افه سوس در ترکیه کنونی ساخته شد ساخت این معبد آنقد ر مهم بود که مردم شهرهای گوناگون با فرستادن هدایایی در ساحت آ ن شرکت کرد ند و پس از تکمیل از تمامی نقاط برای زیارت آن می آمد ند طول و عرض معبد ۱۳۰ در ۶۹ متر بود و ۲۷ ستون از مرمر خالص سقف آن را نگه می داشت که هر کدام از این ستون ها حدود ۱۹ متر ارتفاع داشتند ولی در سال ۳۶۵ بعد از میلاد اروس توستن فقط به خاطر کسب شهرت وقد رت این بنا را به آتش کشید اما بعد مدتی آنرا تعمیر کردند و تالار جدیدی برای آن ساختند وسرانجام به فرمان نرون آن جا را به کلی ویران ساختند.
مجسمه آپولو گفته می شود که مجسمه آپولوکه یکی از خدایان یونان قدیم بوده است درنزد یکی آسیای صغیر و در مدخل خلیج رودس برپا شده بود این مجسمه از جنس برنز و به ارتفاع ۳۰ متر ساخته شده بود نصب این مجسمه بر روی زمین از شاهکارهای معماری محسوب می شده و مخصوصا حالت ایستاده آپولو در حالی که پاهای خودرا باز کرده بسیار جالب بوده است اما مجسمه در سال ۲۲۴ قبل از میلاد مسیح بر اثر یک زلزله شدید سرنگون شد و تا سالیان درازی به همان ترتیب بر روی زمین باقی ماند پس از مدتی مردم برای استفاده از فلز برنز بدن مجسمه تکه های آن را جدا کردند تا آنکه بالاخره چیزی از آن باقی نماند.
آرامگاه ماسولوس در سال ۳۵۲ قبل از میلاد هنگامیکه ماسولوس پادشاه کاریس در ترکیه کنونی درگذ شت آرامگاه باشکوهی از مرمر خالص برای اودر شهر هالیکارناس بنا کرد ند این ساختمان چهار گوش و محیط آن ۱۴۰ متر بود و سقفی هرمی شکل داشت که بر روی تعدادی ستون استوار بود و بر بالای آن مجسمه کالسکه پیروزی با چهار اسب که شاه وملکه بر آن سوار بودند نصب دیده می شد بلندی این مقبره به بیش ار ۴۰ متر می رسید و بارها توسط اعراب و بربر ها مورد حمله قرار گرفت تا اینکه به سبب زلزله شدیدی از بین رفت اما در قرن نوزده میلادی بخشهایی از کشف گردید که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود.
فانوس دریای اسکندریه شاید قابل استفاده ترین این بناهای هفتگانه چراغ دریایی بود که در بندر اسکندریه مصر برپا شده بود این بنا ۲۰۰ پیش از میلاد مسیح توسط یکی از فراعنه وبرای تقدیم به یکی از خدایان برپا شده بود این ساختمان که بر بالای آن کوهی از آتش برپا می شد وظیفه راهنمایی کشتی ها را داشت و در حقیقت اولین چراغ دریایی جهان بوده است این فانوس دریایی تا ۶۰۰ سال به خوبی انجام وظیفه کرد تا آنگه سر انجام بر اثر زلزله ای کاملا از بین رفت.

این هفت بنای باستانی از آن جهت برای مردم بسیار عجیب به نظر می رسند که انسانهای قدیم آنهارا با کمک ابزارهای بسیار ابتدایی بنا نهاده اند وکاری ما فوق دانش روزگار خود انجام داده اند

ادامه مطلب ...

داستان بسیار جالب و آموزنده “ گدای کور و روزنامه نگار ”

رازصداهای عجیب


امیدوارم از خواندن این داستان ناراحت نشوید!

اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.مرد به سمت صومعه

حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »

رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر

کردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز

نشنیده بود …

صبح فردا از راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم این

را به تو بگوییم . چون تو یک راهب نیستی» مرد با نا امیدی از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.

چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد . راهبان صومعه بازهم وی را

به صومعه دعوت کردند ، از وی پذیرایی کردند و ماشینش را تعمیر کردند. آن شب بازهم او آن صدای

مبهوت کننده عجیب را که چند سال قبل شنیده بود ، شنید..

صبح فردا پرسید که آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم . چون

تو یک راهب نیستی»این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای

دانستن فدا کنم.. اگر تنها راهی که من می توانم پاسخ این سوال را بدانم این است که راهب باشم ،

من حاضرم .بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟»

راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط کره زمین سفر کنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی

زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی

پاسخ این دو سوال را بدهی تو یک راهب خواهی شد.»

مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و ۴۵ سال بعد برگشت و در صومعه را زد.مرد گفت :‌« من به تمام

نقاط کرده زمین سفر کردم و عمر خودم را وقف کاری که از> من> خواسته بودید کردم .. تعداد برگ

های گیاه دنیا ۳۷۱,۱۴۵,۲۳۶, ۲۸۴,۲۳۲ عدد است و ۲۳۱,۲۸۱,۲۱۹, ۹۹۹,۱۲۹,۳۸۲ سنگ روی زمین

وجود دارد» راهبان پاسخ دادند :« تبریک می گوییم . پاسخ های تو کاملا صحیح است

. اکنون تو یک راهب هستی . ما اکنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.»

رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یک در چوبی راهنمایی کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت

آن در بود» مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کلید این در را به من

بدهید؟» راهب ها کلید را به او دادند و او در را باز کرد. پشت در چوبی یک در سنگی بود . مرد

درخواست کرد تا کلید در سنگی را هم به او بدهند.

راهب ها کلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز کرد. پشت در سنگی هم دری از یاقوت سرخ قرار

داشت. او بازهم درخواست کلید کرد .پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت کبود قرار داشت…. و

همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، یاقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت. در

نهایت رئیس راهب ها گفت:« این کلید آخرین در است » مرد که از در های بی پایان خلاص شده بود

قدری تسلی یافت.. او قفل در را باز کرد. دستگیره را چرخاند و در را باز کرد . وقتی پشت در را دید و

متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی که او دید واقعا شگفت انگیز و باور نکردنی

بود.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید ، چون شما راهب نیستید !!!!


نتیجه وقت نشناس بودن !(داستان جالب )