پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)
پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)

شکایت

روزی به خدا شکایت کردم که چرا من پیشرفت نمی کنم؟! دیگر امیدی ندارم می خوام خودکشی کنم!
ناگهان خدا جوابم را داد و گفت :
آیا درخت بامبو و سرخس را دیده ای ؟؟؟
گفتم: بله دیده ام...
خدا گفت :
موقعی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی از آنها مراقبت نمودم... خیلی زود سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را گرفت اما بامبو رشد نکرد... من از او قطع امید نکردم!
در دومین سال ، سرخسها بیشتر رشد کردند اما از بامبو خبری نبود.

در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند.
در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد ...
و در عرض شش ماه ارتفاعش از سرخس بالاتر رفت!
آری در این مدت بامبو داشت ریشه هایش را قوی می کرد!!!
آیا می دانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی ... در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی ؟؟؟!!!
زمان تو نیز فرا خواهد رسید و تو هم پیشرفت خواهی کرد. ناامید نشو!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد