پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)
پویا

پویا

موضوع:فرهنگی؛ادبی؛اجتماعی؛طنزوآموزشی (به زبانی عمومی وبرای استفاده همه قشرها)

جمله ای ازمارسی شیموف

قدر این لحظات را بدان و از آنها نهایت استفاده را ببر.
بدان و آگاه باش که وقتی احساس مثبتی داری با قدرت مشغول جذب چیزهای ارزشمند دیگر هستی!

الفبای خوشبختی

A- Accept: پذیرا باشید:
دیگران را همان گونه که هستند بپذیرید ، حتی اگر برایتان مشکل باشد که عقاید ، رفتارها و نظرات آنها را درک کنید.
B-Break away : خودتان را جدا سازید :
خود را از تمام چیزهایی که مانع رسیدن شما به اهدافتان می شود ، جدا سازید .
C-Create : خلق کنید :
خانواده ای از دوستان و آشنایانتان تشکیل دهید و با آنها امیدها ، آرزوها ، ناراحتی ها و شادی هایتان را شریک شوید .

D- Decide : تصمیم بگیرید :
تصمیم بگیرید که در زندگی موفق باشید . در آن صورت شادی راهش را به طرف شما پیدا می کند و اتفاقات خوشایند و دلپذیری برای شما رخ خواهد داد.
E- Explore : کاوشگر باشید :
جستجو و آزمایش کنید . دنیا چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارد و شما هم قادرید ، چیزهای زیادی را ارائه دهید . هر زمان که کار جدیدی را آزمایش می کنید. خودتان را بیشتر می شناسید.
F- Forgive: ببخشید:
ببخشید و فراموش کنید . فقط بارتان را سنگین تر می کند و الهام بخشِ ناخوشایندی است . از بالا به موضوع نگاه کنید و به خاطر داشته باشید که هر کسی امکان دارد اشتباه کند.


G- Grow : رشد کنید :
عادات و احساسات نادرست خود را ترک کنید تا نتوانند مانع و سد راه شما برای رسیدن به اهدافتان شوند.
H- Hope : امیدوار باشید :
به بهترین چیزها امید داشته باشید و هرگز فراموش نکنید که هر چیزی امکان پذیر است ، البته اگر در کارهایتان پشتکار داشته باشید و از خدا کمک بخواهید.
I-Ignore : نادیده بگیرید :
امواج منفی را نادیده بگیرید . روی اهدافتان تمرکز کنید و موفقیت های گذشته را به خاطر بسپارید . پیروزی های گذشته نشانه و رابطی برای موفقیت های آینده هستند.


J-Journey : سفر کنید:
به جاهای جدید سر بزنید و با فکر روشن ، امکانات جدید را آزمایش کنید . سعی کنید هر روز چیزهای جدیدی را بیاموزید ، بدین صورت رشد خواهید کرد و احساس زنده بودن می کنید.
K-Know : بدانید :
بدانید که هر مساله ای هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد ، در نهایت حل خواهد شد . همان طور که گرمای مطبوع و دلپذیر بهار پس از سرمای طاقت فرسای زمستان می آید .
L- Love: دوست بدارید:
اجازه دهید که عشق به جای نفرت ، قلبتان را پر کند . زمانی که نفرت در قلب شما ساکن است هیچ فضای خالی برای عشق وجود ندارد ، اما موقعی که عشق در قلبتان ساکن است ، تمام خوشبختی و شادی در وجودتان قرار دارد.

M-Manage : مدیر باشید :
بر زمان ، مدیریت داشته باشید ، تا استرس و نگرانی کمتری شما را رنج دهد . استفاده درست از زمان باعث می شود که روی موضوعات مهم بهتر تمرکز کنید .
N-Notice : توجه کنید :
هرگز افراد فقیر ، ناامید ، رنج کشیده و ضعیف را نادیده نگیرید و هر نوع کمکی را که قادرید به این افراد ارائه دهید ، از آنان دریغ نکنید.
O-Open : باز کنید :
چشم هایتان را باز کنید و به تمام زیبایی هایی که در اطرافتان وجود دارد نگاه کنید ، حتی در سخت ترین و بدترین شرایط، چیزهای زیادی برای سپاسگزاری وجود دارد.

P-Play: بازی و تفریح کنید:
فراموش نکنید که در زندگی تان تفریح و سرگرمی داشته باشید . بدانید که موفقیت بدون شادی و لذت های مشروع ، مفهومی ندارد.
Q-Question:سوال کنید :
چیزهایی را که نمی دانید بپرسید ، زیرا که شما برای یاد گرفتن ، به این کره خاکی آمده اید.
R- Relax: آرامش داشته باشید :
اجازه ندهید که نگرانی و استرس بر زندگی شما حاکم شود و به یاد داشته باشید که همه چیز در نهایت درست خواهد شد.

S- Share: سهیم شوید :
استعدادها ، مهارتها ، دانش و توانائی هایتان را با دیگران تقسیم کنید ، زیرا هزاران برابر آن به سمت خودتان برمی گردد.
T-Try : تلاش کنید :
حتی زمانی که رویاهایتان غیر ممکن به نظر می رسند ، تلاشتان را بکنید . با تلاش و مشارکت در انجام کارها، ماهر و خبره می شوید .
U-Use : استفاده کنید :
از استعدادها و توانایی هایتان به عنوان بهترین هدیه استفاده کنید . استعدادهایی که تلف شوند ، ارزشی ندارند.
استفاده صحیح از استعدادها و توانایی هایتان ، برای شما پاداش های غیر منتظره ای به دنبال دارد.

V-Value : احترام بگذارید :
برای دوستان و اقوامی که شما را حمایت و تشویق کرده اند ، ارزش قایل شوید و هر کاری که از دستتان بر می آید برای آنها انجام دهید .
W-Walk: قدم بزنید :
در طبیعت زیبا قدم بزنید ، در حین این کار از تمام زیبائی های این طبیعت لذت ببرید.
X-X-Ray : اشعه ایکس:
با دقت و شبیه اشعه ایکس به قلب های انسانهای اطراف خود بنگرید در نتیجه شما زیبایی و خوبی را در قلب آنها خواهید دید.

Y-Yield: اجازه دهید :
اجازه دهید که صداقت و درستکاری وارد زندگیتان شود. اگر شما در راه درستی حرکت کنید ، در انتها ، خوشبختی را خواهید یافت .
Z-Zoom: تمرکز کنید :
زمانی که خاطرات تلخ ، ذهنتان را پر کرده است ، به جاهای شاد بروید . اجازه ندهید که تلخی ها ، مانع رسیدن شما به اهدافتان شود. در عوض روی توانایی ها ، رویاها و فردایی روشن تمرکز کنید .

اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم...

(نوشته ای از : اِرما بومبک)
اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم ، کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کرد.
دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار و یا کناپه ام ساییده و فرسوده شده بود.
در سالن پذیرایی ام ، ذرت بود داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند، نگران کثیفی خانه ام نمی شدم.
پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی ، پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد ، شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم.

با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند.
با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی بیشتر می خندیدم.
هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم ، فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است .
هرگز چیزی را نمی خریدم! فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است.
به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم ، هر لحظه از این دوران را می بلعیدم ، چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم.

وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو ، پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارم!
اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم و هرگز آنرا پس نمی دادم!...

راه میان بُر هر چیزی که در زندگی می خواهید این است که هم اکنون شاد باشید و احساس شادی کنید!

باور

نورمن کازنز در کتاب شگفت انگیزش با عنوان «تشریح یک بیماری» داستان آموزنده ای درباره ی پابلو کاسالز ، یکی از بزرگترین موسیقیدانان قرن بیستم ، داستانی آورده است و در مورد باور و تجدید حیات ، که همه ی ما می توانیم از آن مطلبی را بیاموزیم:
کازنز از ملاقاتش ، که با کاسالز ، نوازنده ی بزرگ، کمی قبل از تولد نود سالگی اش داشت ،می نویسد.
می نویسد که وقتی می بیند آن پیرمرد روز تازه ای را با آن فلاکت آغاز کرده، سخت ناراحت می شود. از داشتن ضعف و آرتوروز به حدی ناتوان شده بود که نمی توانست به تنهایی لباسش را بپوشد.
ریه اش به حدی ناراحت بود که به سختی نفس می کشید . هنگام راه رفتن پایش را روی زمین می کشید و نمی توانست سرش را صاف نگه دارد. دست هایش متورم و انگشتانش خشک شده بود . قیافه ی پیرمردی خسته و ناتوان را داشت.

قبل از خوردن صبحانه ، به سمت پیانو ، یکی از بی شمار سازهایی که در آن تبحر داشت ،می رود. با سختی ، خودش را بر روی چهار پایه ی پیانو جای می دهد ؛ و انگشتان متورم و خشکیده اش را روی کلیدهای پیانو قرار می دهد.
و آن گاه معجزه ای رخ می دهد...
کاسالز بالافاصله در مقابل دیدگان کازنز دگرگون می شود. روحیه ی نیرومندی به خود می گیرد و با این کار چنان وضعیت جسمی اش تغییر می کند و چنان مشغول نواختن می شود که فقط از عهده ی نوازنده ای پرتوان ، قدرتمند و پر انرژی ساخته است .
کازنز این طور تعریف می کند و می نویسد :«انگشتانش به آرامی باز شد و همانند غنچه های گلی که خود را به سوی نور آفتاب می کشند ، به طرف کلیدهای پیانو رفت . قامتش راست شد . به نظر می رسید راحت تر نفس می کشد.»
در واقع فکر نواختن پیانو روحیه اش را به کلی دگرگون ساخت و جسمش

همراهی اش کرد.
کاسالز با ظرافت و کنترلی زیاد ابتدا یکی از آهنگ های باخ را نواخت. سپس یکی از کنسرت های برامس را اجرا کرد. به نظر می آمد انگشتانش روی کلیدها با یکدیگر مسابقه می دهند.
کازنز می نویسد: «به نظر می آمد تمام وجودش در موسیقی ادغام شده است . دیگر بدنش حالت خشک و مچاله شده نداشت . کاملاً نرم و باوقار بود و دیگر ، اثری از آرتوروز در او دیده نمی شد.
هنگامی که از کنار پیانو دور می شد ، کاملاً با شخصی که به طرف آن می رفت و می خواست بنوازد ، تفاوت داشت . به نظر صاف تر و بلندتر می آمد؛ وقتی راه می رفت پایش را روی زمین نمی کشید . بلافاصله به طرف میز رفت، صبحانه ی مفصلی خورد و بعد بیرون رفت تا کنار ساحل قدم بزند...

نتیجه آنکه


باور ،عبارتست از هر گونه اصل راهنما ، حکم ، یقین یا اشتیاقی که بتواند به زندگی معنا و جهت ببخشد.